نمایش ملی–مذهبی «یار هفتاد و سوم» با نگاهی متفاوت به وقایع تاریخی صدر اسلام، هر شب با استقبال گرم تماشاگران به روی صحنه رفت.
زهرا سبیانی، تهیهکننده اثر، با تأکید بر نقش هنر در آگاهیبخشی فرهنگی و تاریخی، میگوید: «هدف ما ایجاد همدلی میان شیعه و سنی و انتقال پیامهای تاریخی به نسل جوان است. تجربه مدیریت پروژهای با بیش از ۴۰ هنرمند نشان داد که با همدلی و برنامهریزی، حتی در شرایط محدود زمانی و بودجهای میتوان اثری تأثیرگذار و حرفهای تولید کرد.
در ادامه توجه شما را به گفتوگویی که با تهیه کننده نمایش یار هفتاد وسوم جلب میکنیم.

️ برای آغاز گفتوگو، لطفاً از مسیر فعالیت حرفهای خود بگویید؛ چگونه وارد عرصه تولید آثار نمایشی شدید و مهمترین تجربهها و سوابق هنریتان پیش از «یار هفتاد و سوم» چه بوده است؟
فعالیت حرفهای من در عرصه تئاتر از همکاری با گروه هنری هدی شروع شد؛ ابتدا در چند پروژه بازیگری و مسئولیتهای اجرایی و مدیریتی شرکت کردم که نخستین قدمهایم برای ورود جدیتر به تولید بود. بعد از آن بهعنوان تهیهکننده نمایش «حوض خون» فعالیت کردم؛ نمایشی که نقطه عطف مهمی بود و نگاه عمیقتری نسبت به تولید آثار ملی–مذهبی به من داد. همچنین دستیار تهیهکننده در نمایشهای میدانی «سرزمین خورشید» و «اجلاسیه کنگره ملی شهدای بجنورد» حضور داشتم که با مدیریت پروژههای پرجمعیت و هماهنگی بخشهای گسترده بیشتر آشنا شدم. تمام این تجربهها مرا به سمت تولید نمایشهای هویتی و تاریخی سوق داد و نهایتاً همکاریام در «یار هفتاد و سوم» شکل گرفت.
ایده اولیه نمایش «یار هفتاد و سوم» چگونه شکل گرفت و چه عواملی باعث شد شما بهعنوان تهیهکننده در این پروژه حضور پیدا کنید؟
ایده نمایش از دغدغهای شخصی شروع شد؛ بازنمایی نقش تخریبگر یهود و تلاش تاریخی برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان. هدف اصلی، بازنمایی بخشی از وقایع شهادت حضرت زهرا (س) با نگاهی متفاوت بود. وقتی دیدم چنین متنی نیاز به تیم همدل دارد، احساس تکلیف کردم که همراه گروه هدی زمینه تولید این نمایش را فراهم کنم.
در فرآیند نگارش و شکلگیری متن، تعامل شما با نویسنده و کارگردان چگونه بود و نقش شما در هدایت کلی پروژه در چه سطحی تعریف شد؟
نویسنده و کارگردان، آقای مهدی عربپور، از ابتدا با من همدیدگاه بودند. در مرحله ایدهپردازی ساعتها درباره ساختار متن و زاویه نگاه بحث کردیم. پس از تهیه چارچوب اولیه، ادامه نگارش توسط ایشان انجام شد و من بهعنوان تهیهکننده در نظارت، انتخاب مسیر روایی، مدیریت زمان و امکانسنجی صحنهها نقش فعال داشتم.
سفارشدهندگان اثر چه اهداف محتوایی یا چارچوبهایی داشتند و شما چگونه این اهداف را به زبان اجرایی و نمایشی تبدیل کردید؟
هدف سفارشدهندگان ایجاد وحدت میان شیعه و سنی بود. ساختار روایت طوری طراحی شد که نتیجه نهایی همدلی و هوشیاری باشد؛ دشمن اصلی مسلمانان همیشه بیرونی است. این رویکرد در انتخاب صحنهها، دیالوگها، منطق اثر و طراحی میزانسن رعایت شد.
نمایش به موضوعات تاریخی حساس میپردازد. رویکرد شما برای تبدیل این روایتها به یک اثر نمایشی تاثیرگذار چه بود و چگونه میان اسناد تاریخی، تحلیل محتوایی و روایت دراماتیک تعادل برقرار کردید؟
این اتفاقات فقط با تحلیل تاریخی فهم نمیشود؛ ریشههای فکری و وسوسهگرایانه (مکر شیطان) باید دیده شود. تاریخ بازخوانی شد، روایت مستند باقی ماند و تحلیل دراماتیک هم حفظ شد تا اثر هم محترمانه و هم تأثیرگذار باشد.
از نگاه شما این اثر چه نقشی در آگاهیبخشی مخاطبان نسبت به وقایع تاریخی و مسائل روز معاصر دارد؟
تماشاگر در کنار تعزیت به درکی عمیقتر رسید: فاصله ایمان و انحراف گاهی فقط یک غفلت است و جامعه اسلامی اگر بدون شناخت و تعقل حرکت کند دوباره در معرض همان مکرها قرار میگیرد. این پیوند تاریخ صدر اسلام با وضعیت امروز بسیار مهم بود.
واکنش تماشاگران در شبهای اجرا چگونه بود و از منظر ارتباط مخاطب با پیام نمایش چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
استقبال گرم و پرشور بود، سالن هر شب پر شد و اکثر تماشاگران جوان و از طیفهای مختلف فکری بودند؛ پیام نمایش فراتر از روایت تاریخی ساده شنیده شد.
تولید و مدیریت نمایشی با حضور حدود ۴۰ هنرمند چه چالشهایی داشت و هماهنگی میان بخشهای مختلف چگونه سازماندهی شد؟
بزرگترین چالش کمبود زمان بود؛ فقط دو هفته برای نگارش، انتخاب بازیگر و بستن تیم فنی فرصت داشتیم. با همکاری تیم و تمرکز کارگردان، پروژه سر وقت به نتیجه رسید.
در حوزه بودجه و امکانات تولید، چه برنامهریزیهایی انجام شد تا کیفیت اثر در سطح مطلوب حفظ شود؟
بودجه محدود بود اما همدلی تیم مهمتر از پول بود. با برنامهریزی دقیق و استفاده درست از امکانات کیفیت حفظ شد و امیدواریم حمایتها برای آینده بهتر شود.
انتخاب بازیگران بر چه مبنا و معیارهایی انجام گرفت و برای چینش نهایی نقشها چه اولویتهایی داشتید؟
اول نقشهای تاریخی مدنظر بود: فضه لطافت، حارث جاهطلبی، مارجه اغواگری. بازیگران باید توان ایفای دو نقش همزمان را داشتند و از صحنه حال به گذشته منتقل میشدند که با هماهنگی گریم، لباس و میزانسن حل شد.
گروه هنری هدی در مقام مجری طرح چه نقشی داشت؟
گروه هنری هدی ستون اجرایی پروژه بود؛ تجربه بالای گروه در مدیریت میدانی، نظم در هماهنگیها، مدیریت صحنه و پشتیبانی فنی باعث شد کار در فشار زمانی از هم نپاشد و نمایش به موقع اجرا شود.
تجربه فعالیت بهعنوان یک تهیهکننده زن در حوزه تئاتر ملی–مذهبی و تاریخی چه ویژگیها و چالشهایی داشت؟
حوزه سخت و پرفشار است اما با دانش، مدیریت و صبوری جنسیت تعیینکننده نیست. در برخی بخشها باید چند برابر تلاش کرد اما ثابت کردم یک زن میتواند پروژهای تاریخی و ملی–مذهبی را با موفقیت مدیریت کند و این افتخار است.
کدام مرحله از مسیر تولید یا اجرا برای شما دشوارتر و کدام بخش رضایتبخشتر بود؟
سختترین بخش پیشتولید فشرده بود اما شیرینترین لحظه دیدن اشک و احساس تماشاگران جوان در سالن بود؛ فهمیدم اثر راه خودش را پیدا کرده است.
اگر امکان بازتولید یا اجرای مجدد نمایش فراهم شود، چه اصلاحات یا ارتقاهایی ضروری است؟
مشکل اصلی کمبود ظرفیت سالن بود؛ اولویت سالن بزرگتر یا افزایش سانسهاست. همچنین روی نورپردازی، چیدمان صحنه، زمانبندی میزانسن و بخش رسانه و مستندسازی کار بیشتری نیاز است.
چشمانداز شما برای گسترش «یار هفتاد و سوم» یا تولید آثار مشابه چیست؟
امیدوارم اثر در شهرهای مختلف استان و کشور اجرا شود؛ موضوعات هویتی و تاریخی، مخصوصاً درباره حضرت زهرا (س)، ظرفیت اجرا در سراسر ایران را دارد.
در پایان، پیام شما برای مخاطبان و هنرمندان جوان چیست؟
به جوانترها میگویم از تاریخ، هویت و ایمانتان غافل نشوید. هنر شما چراغ راه نسل بعد است. با نیت خالص، مطالعه دقیق و تلاش مداوم وارد مسیر شوید؛ خدا مسیر را باز میکند و قدم اول، راه را روشن میکند.





































